پر- واز

چرت نوشته های یک دٰانِشْ جٓوْ

پر- واز

چرت نوشته های یک دٰانِشْ جٓوْ

میخواسم یک را بنویسم اما، اتفاق است دیگر افتادن ـیست، میافت ـد!

و میخواستم این گونه شروع کن ـم :
ومن تصادف کردم! که این گونه شروع شد.
هدف از این نوشت شاید تنها یاد آوری اعمال بعد از آن اتفاق و هر چیزی که دیده ام : از فحش و بد و بیرا آدم علافى ک داغ تر از کاسه آش بود تا تیکه همیشگیحاج علی وحتی اون تیکه ماشین مذدور ک هنوز همراهم است و مذدور ی ک چیز خوردم را به فرارترجیح داد، به قول امیر خوانی مردک "در هیچ چهار چوبی نمی گنجد" و جمله کلیشه ای آن عجوزه ک دم کیوسک پلیس گفت، گفت: بیاید کرورکی بکشید دوستم پشتش پاره شده! و منی ک فقط داشتم میله های کیوسک را دندان میزد م و دوستم ک آماده خور بود و به بهانه ای شماره می د اد !
و تاقبل از تصادف گپ در مورد تصادف میزدیم و جمله از خود م ک گفتم؛ خداروشکر هنوز تصادفی چنان نداش ـتم! اما قریب تصادف در حالت مرگ داشتم، ک قرار بود رضا برود توى اتوبوس و من هم از شیشه جلو با شدت پیاده شوم! و اوف از آن شب ک چ گذشت   .
و به حتم دعای مادر به همراه ـم بود ک کمی بیش خرابی ندید م و وی با چنان اتوموبیلی چنان ب فنا دعوت شد و پذیرفت! ک رو زگارش دیندی بود!
           -
یک سری اتفاقات جالبی میوفته ک آدم هم تو کف ـش میمون ـه هم یادش میره پس تاش رو بذا ره!
آـــــــــــــــــی خــــــــــــــــــدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">