پر- واز

چرت نوشته های یک دٰانِشْ جٓوْ

پر- واز

چرت نوشته های یک دٰانِشْ جٓوْ

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

به نام خدا

توی ماشین اش جوابم را می داد، نمی دانم!
اما صدای کمک فنر هایش، می آمد! این گونه : "غیج ، غیج"
ب گمانم، در مورد تخصص می گفت!
آها، نه ، یادم آمد ، درمورد این بود ک بنویس!
شاید امری بود اما من طابع ـش، نشدم!
البته بگویم هااا ، آن لحظه طابع نشدم!
آخر بین خودم مینوشت ـم زیاد هم نوشته بودم!
اما یک صهل انگاری تمامش را خراب کرد و اشتیاق ـم را پاک کرد!
و چرا شروع شدن دوباره؟ بماند.
و این حرف ها کسی به من می گفت ک زمانی است به گمانم با من قهر است !